نظر بسیار زیبای  یک ریاضی دان در مورد زن و مرد (زن و مرد مساو.ی اند)

 

روزی از دانشمندی ریاضی دان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند جواب داد :اگر زن و یا مرد دارای اخلاق باشند پس مساوی هستندبا عدد یک=1

اگر دارای زیبایی هم باشند پس یک صفر جلوی آن می گذاریم=10

اگر پول هم داشته  باشد دو تا صفر جلوی آن می گذاریم=100

اگر دارای اصل و نسب هم باشد پس سه تا سفر جلوی آن می گذاریم =1000

ولی اگر زمانی عدد یک رفت یعنی اخلاق چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ نیست پس آن اسان هیچ ارزشی نخواهد داشت

 

زیبایی رایگان است.

مردی در نمایشگاه گلدان می فروخت. زنی نزدیک شد و اجناس او را بررسی می کرد بعضی بدون تزئین بودند  اما بعضی ها هم طرحهای ظریفی داشتند زن قیمت گلدان ها را پرسید  و شگفت زده دریافت که قیمت همه آن ها یکی است .او پرسید چرا گلدان های نقش دار و گلدان های ساده  یک قیمت هستند؟چرا برای گلدان هایی که وقت و زحمت بیشتری برده  همان پول گلدان ساده را می گیری ؟ فروشنده:من هنرمندم قیمت گلدانی را که ساخته ام می گیرم. زیبایی رایگان است. 

کوتاه و سریع درمورد جاستین بیبر

ام اصلیجاستین دِرو بیبر
تولد۱ مارس ۱۹۹۴ ‏(18 سال)
اصل/ملیت کانادا، استردفورد انتاریو
سبک‌هاپاپ، آر اند بی، دنس
فعالیت(ها)خواننده
مدت فعالیت۲۰۰۷ - اکنون
ناشر(ها)ایسلند رکوردز، آربی‌ام‌جی


جاستین درو بیبر (به انگلیسیJustin Drew Bieber) (زادهٔ ۱ مارس ۱۹۹۴ درانتاریو) یک خواننده پاپ نوجوان کانادایی است.

جاستین خوانندگی را از سال ۲۰۰۷ شروع کرد. در سال ۲۰۰۷ مادرش کلیپ هایی از جاستین در سایت یوتیوب گذاشت که مورد توجه بسیاری از مردم واقع شد. به طوری که کلیپ های او بازدیدی بیش از ۱۰٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر داشتند.[نیازمند منبع] بعد از گذشت ۷ ماه که جاستین کلیپ های خود را در یوتوب می گذاشت با استقبال بیشتری مواجه شد و این چنین بود که توسط مدیران MTV کشف شد و اکنون تبدیل به ستارهٔ بزرگی در دنیای خوانندگی شده است.

جاستین در سال ۲۰۰۸ قرارداد خود را با استدیو Island امضاء کرد و اولین تک آهنگ خود را به نام One Time بیرون داد.





میخ به دیوار کوبید عصبانی  نشوید

پسر بچه ای بود که اخلاق خوبی نداشت.پدرش جعبه میخی به او داد و گفت هر بار که عصبانی می شی

 یک میخ را به دیوار بکوب..روز اول پسر بچه 37میخ به دیوار کوبید طی چند هفته بعد همان طور که یاد

 می گرفت چگونه اصبانیتش را کنترل کند تعداد میخ های کوبانده شده کمتر می شد.او فهمید که

 کنترل عصبانیتش آسانتر از کوبیدن میخ ها بر دیواراست. بالاخره روزی رسید که پسر بچه عصبانی

 نمی شد او این مسئله رو به پدرش گفت.وپدرش به او پیشنهاد داد هر بار که می تواند عصبانیتش را

 کنترل کند یک میخ را از دیوار بیرون آورد روزها گذشت و پسر توانست تمام میخ ها را بیرون آورد پدر

 دست  پسر بچه را گرفت و به کنار دیوار برد و گفت :پسرم تو کار خوبی انجام دادی و توانستی بر

 خشم پیروز شوی.اما به سوراخ های دیوار نگاه کن دیوار دیگر مثل گذشته اش نمی شود وقتی تو در

 هنگام عصبانیت حرفی رو می زنی آن حرف ها هم چنین آثاری را بر جای می گذارد.تو می توانی

 چاقویی در دل انسانی فرو بری و آن را بیرون بیاری اما هزاران بار عذر خواهی هم فایده ای ندارد. آن

 زخم سر جایش است.زخم زبان هم به اندازه زخم چاقو دردناک است.